بسیاری از دانشجویان، هنگامی که در خواندن منابع با اختلالات ناهمخوانی رو به رو می شوند، ممکن است خود را ببازند یا دچار اضطراب شوند و احساس کنند که مطالب را به خوبی یاد نگرفته اند. با این حال باید همیشه به یاد داشته باشید که ناهمخوانی و تناقض بین منابع مختلف جزو طبیعت مطالعه است و اگر فرد کتابخوانی باشید احتمالا بارها با این مسئله رو به رو شده اید، اما منبع این ناهمخوانی ها کجاست و چه واکنشی باید به آنها نشان داد؟

 انسان جایز الخطاست! این موضوع را نادیده نگیرید!

گاهی این ناهمخوانی، ناشی از اشتباهات انسانیست! مثلا مترجم، ویراستار یا نویسنده در فرآیند نگارش کتاب دچار اشتباه شده اند و مطلب اشتباهی را نوشته اند که خلاف آن چیزیست که شما از قبل می دانستید در این حالت اگر شواهد شما برای درست بودن عقیده تان زیاد است (مثلا در چندین کتاب و مقاله چیزی را خوانده اید که الان مخالف آن را می بینید) به همان شواهد گذشته و عقاید قدیمی خود تکیه کنید و از تناقض رد شوید. با این حال اگر واقعا در این مسئله دچار شک و تردید هستید بهتر است از کسی که مورد اعتمادتان است، آن چه که درست است را بپرسید. همچنین اگر تردید شما صرفا محدود به مسئله ی کنکور است با توجه به جواب تستهای کنکورهای سالهای پیش می توانید تا حدی تردیدهایتان را برطرف کنید.

یادتان باشد علوم انسانی، پر از تفاوت های نظریست!

گاهی این تناقض ها و ناهمخوانی ها دلیلش این است که برداشت نویسنده های کتابها، از یک نظریه یا مطلب خاص با یکدیگر متفاوت است. (مثلا به نظر می رسد کتابهای ژنتیک منصور و روانشناسی رشد لورابرک برداشت متفاوتی از نظریه پیاژه دارند) در این شرایط چاره چیست؟
من تا کنون ندیده ام طراح سوال روی این تناقضات تاکید کند و اگر سوالاتی بوده، تعدادشان بسیار کم بوده است. با این حال شما باید هر دو مطلب را یاد بگیرید و هر دو موضع را بفهمید. در رشته هایی از علوم انسانی که عینیت زیادی ندارند، تفسیر اهمیت زیادی دارد. مثلا در رشته ای مانند ادبیات ممکن است، شما دیوان حافظ، یا مثنوی مولانا را از دید چند مفسر معنی می کنید و حتی می خوانید! در چنین رشته ای شما باید دیدگاههای مختلف را در مورد موضوعی واحد بلد باشید! در مورد روانشناسی به خاطر تجربی تر و آزمایشگاهی تر بودن این امر کمتر دیده می شود، با این حال همچنان هنگامی که به چنین مشکلی برخورد می کنید باید دیدگاهها و تفاسیر مختلف را یاد بگیرید.
بعضی ها می گویند:” خب، ما این کار را می کنیم، اما از کجا بدانیم، سوال کنکور را با توجه به دیدگاه کدام کتاب و نویسنده باید جواب دهیم؟”

با تناقضات کتابهای کمکی چه کنم؟

شما اگر روی منابع مسلط باشید، با توجه به ادبیات منبع و محتوای مطرح شده در آن می توانید بفهیمد که سوال از کدام کتاب مطرح شده و با توجه به آن جواب دهید.در مورد کتابهای کمکی وضعیت بدتر است! چون تمامی این اشتباهات در نگارش کتاب و همچنین اختلاف عقیده ها به علاوه ی اشتباهات مولف کتاب کمکی در یک کتاب کوچک جمع شده اند و کاملا می توانند شما را گیج و مضطرب کنند! اگر در کنار کتاب کمکی کتاب منبعی خوانده اید به آن استناد کنید! اما اگر کتاب رفرنسی ندارید، آن مطلب را در حدی که ذهنتان می تواند هضم کند یادبگیرید و بگذرید! اجازه ندهید این تناقضات شما را مضطرب کرده و از ادامه ی مسیر بازدارد!

 

 

مطالب مرتبط

ارسال نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *