اکثر دانشجویان اعتقاد دارند که فاکتورهایی مثل هوش، استعداد و پشتکار تفاوت های عظیمی را در رتبه ی کنکور رقم می زند و اغلب تصویری که از یک رتبه ی برتر کنکور وجود دارد این است که او نابغه ای با موهای ژولیده است که به جز روزی چهارساعت خواب و خوردن سه وعده ی غذایی پشت میز مطالعه به کار دیگری جز درس نپرداخته است. همینجا بگویم، این تصور کاملا غلط است!
تجربه ی شخصی من در نه سال مشاوره ی تحصیلی، من را به این نکته رسانده که تنها فاکتوری که تفاوتهای عظیمی را در رقابت ما بین دانشجویان رقم می زند “شجاعت” است! کسانی که در کنکور رتبه های تک رقمی یا دو رقمی می آورند، همانند رتبه های چهار و پنج رقمی نقص ها و نقاط ضعفی در دروس، سبک مطالعه، شیوه ی تست زنی و مدیریت زمان دارند، اما با شجاعت به مصاف آنها می روند، آنها را یک به یک از پیش رو بی می دارند و هر چند کمتر پیش می آید که بتوانند تمام نقصهایشان را برطرف کنند، اما همواره حرکتی صعودی و رو به جلو دارند که اغلب آنها را به نتیجه ی مطلوب می رساند.
در مقابل افرادی قرار دارند که در مورد نقاط ضعف و نقصهایشان شدیدا دچار ترس شده و از انجام تکالیف ضروری و مورد نیاز که برای رفع نقصهایشان نیاز است سر باز می زنند. (لازم بذکر است در رتبه های برتر هم، ترس و اضطراب طبیعی معمولا وجود دارد، تفاوت در برخورد با این اضطراب است)، در حقیقت مهم ترین عامل نتیجه ی ضعیف در کنکور همین مکانیزم اجتناب از تکالیف دشوار است. آیا ترسیدن شما را هم از انجام آن کاری که باید انجام می شد بازداشته؟ به چه شکل و چگونه؟ نظراتتان را بگویید تا در پست های بعد به تفضیل به این موضوع بپردازم.